صبح امروز یازدهم تیر ماه، بر اساس گزارش منابع خبری، میرحسین موسوی همراه زهرا رهنورد برای انجام معاینات پزشکی در حضور نیروهای امنیتی ، به بیمارستان قلب تهران برده شده اند. وب سایت کلمه خبر داده است که << پزشکان متخصص به دلیل وجود علائم سرگیجه و تداوم فشار خون اصرار به بستری شدن آقای موسوی داشته اند اما ماموران امنیتی با این درخواست مخالفت کردند >> این در حالیست که فشارها و محدودیت‌ها بر رهبران جنبش سبز در ماههای اخیر افزایش یافته، تا آنجا که مکالمات تلفنی و دیدارهای محدود با فرزندانشان نیز کاملا قطع شده است . در روزهای منتهی به انتخابات اخیر نگرانی‌هایی از بابت وضعیت جسمی میرحسین موسوی وجود داشت که موجب نگرانی فعالان جنبش سبز شده بود . بیش از هشتصد روز از حصر خانگی رهبران جنبش سبز گذشته است و با وجود درخواست های مردم برای رفع حصر در همایش‌های انتخاباتی و جشن‌های خیابانی ، حاکمیت تا کنون واکنشی به این درخواست‌ها نشان نداده است .




در روزهای منتهی به انتخابات 92 ˛ صداهای آشنایی شنیده شد . نه در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی ˛ در میتینگهای انتخاباتی ˛ وسط تهران و شیراز و اصفهان و مشهد و یزد و ساری وکرمان  ... جلوی چشم کارشناسان واکسیناسیون نظام و جراحان فتنه ˛ مردم ˛  آزادی رهبران جنبش سبز و زندانیان سیاسی را خواستند . دستگیر شدند ˛ اما در همایش بعدی رساتر تکرارش کردند .  مطالبات جنبش به تمام اتفاقات سیاسی پس از کودتای 88 سنجاق شده . از تحریم سراسری انتخابات مجلس  تا آفرینش دو قطبی تحریم – مشارکت 92 ˛ همه ریشه در جنبش 88  دارند . تحریمی هایی که سخت با  ترومای کودتا و کشتار و حصر و زندان کلنجار می روند و جنبش برایشان فراتر از نوستالژی ایستای سیاسی ˛ یک پرنسیپ سیاسی پویاست . برای آنها مسیر دموکراسی و تحقق جمهوری ایرانی دیگر از انتخابات بزک شده حکومتی عبور نمی کند. رئیس جمهورشان جلوی چشمشان در حصر است  . انتخابات برایشان از ریخت افتاده ˛  تاکتیک فشار از پایین و چانه زنی با دیکتاتور نخ نما شده و حالشان از عبارت " انتخاب بد و بدتر "  بهم می خورد . و مشارکتی های جنبش که  با حضور در میتینگهای روحانی و عارف ˛ آزادی رهبران و زندانیان سیاسی را به مثابه کشیده اول میدان سیاست  نواختند . بی تعارف و صاف توی چشم شیخ اصلاح طلب بدلی ˛ آزادی زندانیان را فریاد زدند . بله ! جنبش تمام قد در متن سیاست جریان دارد . نه تمام شده و نه دوباره از خاک برخواسته . جنبش از 25 بهمن 89 در حصر است .
برچسب‌ها:
چکیده: فعالین سیاسی داخل کشور نیز عملا در بازیهای انتخاباتی حکومت در حال حل شدن هستند. اصلاح طلبان حکومتی هم چندان بدشان نمی آید که فضا به قبل از سال 88 برگردد و آنها دوباره سهمشان از قدرت را هر چند اندک بدست آورند

راهپیمایی 25 بهمن در شرایطی شکل گرفت که بیش از یک سال از آخرین تجمع نسبتا موفق جنبش سبز می گذشت. این مدت فرصت خوبی بود برای همه کسانی که رهبری موسوی و کروبی را به چالش کشیده بودند و معتقد به انجام حرکتی در فضای سیاسی کشور بودند، تا دست به حرکتی بزنند اما چنین نشد و همچنان نیز چنین نشده است و تجمع 25 بهمن آخرین کنش اعتراضی قابل توجه در فضای سیاسی کشور بود و زنجیره این حرکت های اعتراضی با حصر رهبران سبز به محاق رفت. قطعا منظور نویسنده این نیست که تنها عامل موثر تجمعات و راهپیمایی های قبلی فقط موسوی و کروبی هستند اما هماهنگی بین مردم و رهبران سبز و سرمایه اعتمادی که آنها بدست آورده اند آنها را در جایگاه ویژه ای قرار می دهد آنگونه که علیرغم بعضی احتلاف نظرها  بین رهبران سبز و طیف همراهشان در بدنه جنبش سبز، حداقل هایی وجود دارد که آنها را به هم گره زده است، حداقل هایی که پایش ایستاده اند و امروز آنها را به حصر کشانده است.

تجمع 25 بهمن از یک جهت دیگر نیز حائز اهمیت است. موسوی و کروبی اگر چه بارها اعلام کرده بودند که این نظام جمهوری اسلامی، آن نظامی نبوده است که به مردم وعده داده شده بود و تلاش داشتند که نشان دهند شکل فعلی جمهوری اسلامی با روح قانون اساسی آن در تضاد است، اما با فراخوان تجمع 25 بهمن، آنها عملا از جمهوری اسلامی گذر کردند.  به جای آنکه سالگرد پیروزی جمهوری اسلامی را انتخاب کنند، روز 25 بهمن را برای تجمع انتخاب کردند و در فراخوانشان تلویحا از اسقاط نظام سخن گفتند.

 در این بیانیه آمده بود: « امروز دامنه ی شعار “رای من کجاست؟” مردم ایران، به شعار “الشعب یرید اسقاط النظام” در قاهره و سوئز و اسکندریه رسیده است.» و در ادامه از موضع گیریهای مزورانه مقامات حکومت ایران (که از روز خشم ملت مصر دفاع می کنند اما خشم ملت ایران را نمی بینند) انتقاد می کنند و می گویند « اینان به روز “خشم مردم” مصر اشاره می کنند ولی نمی گویند که روز غضب، نتیجه ناکارآمدی و فساد در بالاترین سطح حکومت و حیف و میل کردن بیت المال و هم چنین بستن دهن ها و شکستن قلم ها و اعدام ها واعدام ها و اعدام ها و بر پا کردن چوبه های دار برای ایجاد خوف در میان مردم است. و نمی گویند اگرحکومت به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام می گذاشت و در انتخابات چند ماه پیش مصر آرای مردم را نمی دزدید، کار به شعار “اسقاط نظام” از سوی شعب عزیز مصر نمی رسید. و شاید هم متوجه نیستند که ادامه ی سیاست غلبه به وسیله ی ایجاد خوف، نهایتا در نقطه ای به ضد خود تبدیل و آنگاه آمدن “روز خشم” و روزهای غضب ملی اجتناب ناپذیر می شود. فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را می شنوند که بسیار دیر شده است.»  و البته سزای این نوع موضعگیریها حصر این دو همراه بزرگ جنبش سبز بوده است که امروز وارد 847 امین روز خود شده است.

بلافاصله بعد از این بیانیه و فراخوان راهپیمایی 25 بهمن محدودیت ها بر موسوی و کروبی افزایش یافت و دسترسی ها به آنها قطع شد و نهایتا حلقه حصر آنها تکمیل شد و ناگهان سکوت همه جا را فراگرفت. در حالی که دختران موسوی و مشاور ارشد وی  از قطع همه راههای ارتباطی با موسوی سخن می گفتند، اولین اقدام همراهان سست عناصر رخ داد و در اقدامی شگفت انگیز بیانیه ای به اسم موسوی صادر کرده و با ادبیاتی که به هیچ عنوان با ادبیات موسوی مطابقت نداشت از مرزبندی های جنبش سبز سخن گفتند. 

محمدجواد اکبرین در این باره می گوید: اعلام حصر مطلق از طرف مشاور ارشد و فرزندان موسوی و ساعتی بعد "صدور بیانیه" به بازی گرفتن شعور و اعتماد مردم و خلاف صداقت است.  گو اینکه صدور جنین بیانیه ای برای فرار از ترکش هایی بود که احتمال داشت به اطرافیان موسوی و کروبی بخورد. همانهایی که بعد از حصر موسوی و کروبی زبان در کام گرفتند و تا امروز نیز سخن نگفته اند. حتی اولین موضوع گیری انتقادی خاتمی نسبت به حصر موسوی و کروبی نیز مدتها بعد از حصر اتفاق افتاد. به این ترتیب نه آنهایی که قرار بود با دستگیری موسوی و کروبی ایران را قیامت کنند واکنشی درخور نشان دادند و نه همراهان سست عناصری که روزی به امید جای گرفتن در کابینه موسوی و کروبی همراه آنها شده بودند نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند. اپوزیسیون خارج از کشور نیز که پراکنده تر از این حرف ها بود که بتوان از آن توقع واکنشی در خور داشت.
حالا بیش از دو سال از حصر موسوی و کروبی و  حبس تعداد زیادی از فعالان جنبش سبز می گذرد.  اپوزیسیون خارج از کشور که یا به دنبال طرح های فضایی و غیرعملی است و یا دچار خوددرگیری است و یا همچنان به رهبران جنبش سبز به دیده تردید نگاه می کند.

 فعالین سیاسی داخل کشور نیز عملا در بازیهای انتخاباتی حکومت در حال حل شدن هستند. اصلاح طلبان حکومتی هم چندان بدشان نمی آید که فضا به قبل از سال 88 برگردد و آنها دوباره سهمشان از قدرت را هر چند اندک بدست آورند. اگر روزی پیش شرط خاتمی واصلاح طلبان حکومتی برای حضور در انتخابات  آزادی زندانیان سیاسی و آزادی مطبوعات و رفع حصر موسوی و کروبی عنوان می شد، امروز کاندیدای اصلاح طلبان حکومتی حتی در مناظرات تلویزیونی جرات نام بردن از موسوی و کروبی را هم ندارد و حتی از اعتراضات 88 به عنوان لکه ننگ و ظلم به نظام یاد می کند.

به این ترتیب هم گروههای سیاسی داخل کشور با ورودی سوال برانگیز به صحنه انتخابات و هم گروههای خارج از کشور با طرح های غیرعملی و بی ثمر، در حال فراموشی رهبران جنبش سبز و زندانیان سیاسی داخل کشور هستند. این در حالی است که اعتبار و سرمایه اجتماعی که موسوی و کروبی در خلال حوادث سالهای اخیر دست آورده اند آنها را در موقعیتی بی نظیر قرارداده است. موقعیتی که ایجاب می کند آزادی و شکست حصر آنها در اولویت گروههای سیاسی داخل و خارج از کشور قرار گیرد. شکست حصر موسوی و کروبی کلید گشایش فضای سیاسی مسدود داخل کشور است. حتی آنهایی که با موسوی و کروبی قرابت فکری ندارند و یا رهبری آنها بر مبارزات سیاسی داخل کشور  را نمی پذیرند، می توانند به شکست حصر موسوی و کروبی به جای هدف به عنوان وسیله ای بنگرند که حکومت ایران را به شدت آسیب پذیر می کند چرا که شکست حصر موسوی و کروبی منشا تحولاتی گسترده در فضای سیاسی ایران خواهد شد. 

از طرف دیگر شکست حصر موسوی و کروبی بدون اینکه هزینه سنگینی بر فعالین داخل کشور داشته باشد می تواند به شدت انسجام بخش باشد. شعارهایی که در تجمعات روزهای اخیر درباره حمایت از موسوی و کروبی داده شده است گواهی بر این مدعاست. شکست حصر موسوی و کروبی هدفی دست یافتنی است و تحقق آن می تواند در بازیابی روحیه جنبش سبز به شدت موثر باشد. این هدفی است که هم نیروهای داخل کشور می توانند بدون آنکه هزینه چشمگیری بپردازند برای تحقق آن فعالیت کنند و هم فعالین خارج از کشور می توانند به جای پروژه های بی حاصل چلبی سازی و جاه طلبی های فردی و گروهی بر آن تمرکز کنند و کمیپن آزادی زندانیان سیاسی و شکست حبس و حصر آنها  را به عنوان پروژه ای سیاسی در اولویت فعالیت های خود قرار دهند.

یادداشت وارده : سینا 
برچسب‌ها:
چکیده: این زندانی سیاسی در دادگاه بدوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب با حکم قاضی پیرعباس به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام و تبلیغ علیه نظام به ۶ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد  
http://2.bp.blogspot.com/-JptAwxrDki0/UbT4OuFXcaI/AAAAAAAAAAs/Kc-P8EKMRM4/s1600/130609094713_arash_sadeghi_336x189_daneshjoonews_nocredit.jpg
گزارش‌های رسیده از ایران حاکی است که آرش صادقی، فعال دانشجویی و عضو ستاد ۸۸ میرحسین موسوی که در زندان اوین دوران حبس خود را می گذراند، از یک هفته پیش در اعتراض به بدرفتاری مأموران اعتصاب غذا کرده است.  این نخستین بار نیست که آقای صادقی دست به اعتصاب غذا زده است، پیش از این نیز این فعال دانشجویی در اسفندماه سال ۱۳۹۰ در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده به حالت کما فرو رفته بود و در بیمارستان بستری شد بر اساس گزارش‌های رسیده از ایران، آرش صادقی دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی نخستین بار در ۱۸ تیرماه سال ۱۳۸۸ در جریان اعتراضات انتخاباتی بازداشت شد.  

 مادر آقای صادقی در جریان حمله ماموران برای بازداشت فرزندش دچار ایست قلبی شد و جان سپرد.  وی پس از ۵۰ روز بازداشت با قرار کفالت آزاد شد، اما مجدد در ششم دیماه همان سال بازداشت و در فرودین سال ۱۳۸۹ با قرار وثیقه آزاد شد.  این زندانی سیاسی در دادگاه بدوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب با حکم قاضی پیرعباس به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام و تبلیغ علیه نظام به ۶ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. حکم دادگاه بدوی در دادگاه تجدید نظر به پنج سال حبس تعزیری کاهش یافت.  آقای صادقی دوباره در ۲۵ دی ماه سال ۹۰ بازداشت شد و تاکنون در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات نگهداری می‌شود
برچسب‌ها:
چکیده: آنچه در حال فراموشی است کسانی هستند که پس از چهار سال از کودتای ۸۸ همچنان در حبس و حصر به سر می برند. در این  میان میر حسین موسوی ومهدی کروبی که همراه  رستاخیز آزادیخواهانه  جنبش سبز، متقبل هزینه های سنگینی شدند، جایگاه ویژه ای در مبارزات آزادیخواهانه ایرانیان ، تحت عنوان رهبران نمادین جنبش سبز دارند
در آستانه سالگرد کودتای ۸۸ هستیم . کودتایی که از دل آن یکی از بزرگترین و درخشان ترین جنبشهای آزادیخواهی تاریخ معاصر ایران سر برآورد. گرچه اکنون جنبش سبز در محاق سرکوب و حصر و حبس به سر می برد ، اما همه شواهد نشان می دهد که به رغم سرکوب شدید و همه جانبه حکومت، پشتوانه نیروی عظیم سیاسی و اجتماعی جنبش سبز در همه سطوح جامعه جریان دارد و ضامن ادامه حیات و خروش مجدد  آن می باشد. با این وجود،  نمی توان کتمان کرد ، برای اوج گیری مجدد جنبش سبز ، می بایست از وضعیت رکود فعلی خارج شد و برای برون رفت  از این وضعیت  بایستی  برنامه و راهکار عملی داشت . فقدان راهکارهای عملی ، بیشک به اتلاف انرژی نیروهای فعال در مسیر ایده های آرمانی و انتزاعی و نامنطبق با شرایط داخلی می انجامد . و آنچه در حال فراموشی است کسانی هستند که پس از چهار سال از کودتای ۸۸ همچنان در حبس و حصر به سر می برند. در این  میان میر حسین موسوی ومهدی کروبی که همراه  رستاخیز آزادیخواهانه  جنبش سبز، متقبل هزینه های سنگینی شدند، جایگاه ویژه ای در مبارزات آزادیخواهانه ایرانیان ، تحت عنوان رهبران نمادین جنبش سبز دارند . آنچنان که می توان کلید گشایش رکود و انفعال  سیاسی کنونی را در شکست حصر این دو همراه راستین  جنبش سبز و آزادی  زندانیان سیاسی به عنوان راهکاری عملی و انسجام بخش  جستجو کرد .

 می توان به روزهای آغازین باشکوه و فراموش نشدنی  جنبش سبز فکر کرد و با الهام گرفتن از اندیشه های سبز آن روزها و با حفظ اختلاف نظرها ، بر این خواسته پافشاری کرد و همه نیروهای جنبش سبز  داخل و خارج کشور را برای تحقق این خواسته حداقلی متحد  نمود. لذا این فراخوان دعوت می کند که در ۲۲ خرداد ، سالگرد تولد جنبش سبز ، با قلمهایمان در خصوص  ضرورت تمرکز بر این خواسته ، راهکارها، امکانات و توانمندیهایی که می توان برای تحقق این امر بکار گرفت ، بنویسیم.  

- از همراهان این موج وبلاگی خواهشمندیم در صورت تمایل مقاله خود را جهت بازنشر در این وبلاگ به ایمیل زیرارسال نمایند 
farakhan.shekast.hasr@gmail.com
برچسب‌ها:
چکیده: مجید را از تحصیل محروم کردند و اسم دانشجوی ستاره دار روش گذاشتند و حکمش را دانشگاه به خود من داد حالا چه کسی پاسخگوی آینده این جوانان محروم از تحصیل است؟ به ما بگویند آخر به چه گناهی باید از حق تحصیل محروم شوند؟
مادر مجید دری: کدام کاندیدا حاضر است از حق زندانیان دفاع کند؟
مژگان مدرس علوم: مجید دری از روز هیجدهم تیرماه سال 88 در زندان بهبهان در تبعید بسر می برد. این دانشجوی محروم از تحصیل که تنها جرمش دفاع از حق تحصیل است در دادگاه بدوی به ده سال زندان محکوم شد که طبق حکم، پنج سال از آن را باید در تبعید بگذراند. این حکم در دادگاه تجدید نظر به شش سال تغییر یافت.
پس از پیگیری های خانواده و وکیل دری یکسال حبس و شلاق از حکم دادگاه تجدیدنظر توسط دیوان عدالت اداری کاهش یافت. اما با گذشت دو سال و نیم تاکنون رای دیوان به زندان بهبهان ابلاغ نشده است.

منور هاشمی مادر مجید دری در گفت و گو با جرس از آخرین بی عدالتی ها در حق فرزندش سخن می گوید:

روز شنبه با دخترم رفتیم مجید را ملاقات کردیم. مجید همچنان از مشکلات سردرد و کم خونی و ناراحتی دندان و دهان رنج می برد و چشمش هم دچار مشکل شده و پزشک زندان تجویز کرده که باید در بیمارستان خارج از زندان جراحی شود، اما هنوز از انتقالش خبری نیست. دفعه پیش با شرایط خیلی بد یعنی دستبند و پایبند و لباس زندانی می خواستند مجید را به بیمارستان ببرند که مجید زیر بار این اقدام آنها نرفت و حاضر شد درد را تحمل کند اما تن بکار توهین آمیز آنها ندهد. هربار که به ملاقاتش می رویم از دفعه پیش حالش بدتر شده و روز بروز وضعیتش بدتر می شود.

رای دیوان به زندان بهبهان ابلاغ نشده است
مشکلات که فقط ندادن مرخصی نیست، بلکه آن یکسالی که از حکمش در دیوان کم کردند هنوز به زندان بهبهان ابلاغ نکرده اند! دو سال و نیم از زمان رای دیوان می گذرد اما هنوز این به زندان بهبهان ابلاغ نشده که آنها در پرونده اش لحاظ کنند. هر چه هم پیگیری می کنیم کسی جوابی نمی دهد. حتی کپی حکم را داریم اما باز نمی دانیم چرا دو سال و نیم گذشته اما هنوز حکم همان حکم اولیه است. وقتی حکم زندان برای مجید دادند فوری این حکم را به اجرا درآوردند اما حالا که حکمش کم شده کسی توجهی نمی کند و معلوم نیست به کجا باید مراجعه کنیم تا پاسخ بگیریم. خود مجید هم نگران این مسئله بود که بجای سیزده ماه مانده، او را بیست و پنج ماه در زندان نگه دارند. حرف ما به مسئولین این است که محروم از تحصیلش که کردید، به بدترین منطقه آب و هوایی که تبعیدش کردید، جوانی و سلامتی اش را که ازش گرفتید، حداقل به رایی که دیوان داده و خودتان قبول دارید عمل کنید. حقوق یک زندانی را رعایت کنید.

هر چه برای انتقالش از زندان بهبهان هم اقدام کردیم باز قبول نمی کنند. دیگه وضعیت جسمی خودمون اجازه نمی دهد این همه مسافت را تا بهبهان برویم. الان پدرش چهار ماه است که مجید را نتوانسته ببیند خود من هم بسختی دو ماهی یکبار به ملاقاتش می روم. روز شنبه در این گرمای پنجاه درجه توی بهبهان چندین ساعت اینور و آنور می رفتیم و توانستیم چند دقیقه او را ببینیم و دوباره برگردیم. عمر ما هم با جوانی پسرم بخاطر این ظلم دارد تمام می شود.

در مناظره ها کسی از این وضعیت حرفی نمی زند!
شورای دفاع از حق تحصیل طی گزارشی از ستاره دار شدن ۵۴ دانشجو در دانشگاه های دولتی و آزاد سراسر کشور و عمدتا در مقطع کارشناسی ارشد در سال جاری خبر دادند. در این گزارش آمده است که اکثر ۵۴ دانشجویی که در میانه‌ سال تحصیلی به صورت غیرقانونی از دانشگاه اخراج شده‌اند، از زمان ورود به مقطع کارشناسی ارشد هیچ فعالیت دانشجویی و سیاسی نداشته‌اند و بنا به اظهارات مسئولان در پاسخ به برخی از این دانشجویان، ایشان «تنها به ظن این که ممکن است در آینده و به ویژه در انتخابات فعال شوند» از دانشگاه اخراج شده‌اند.

شورا اعلام می کند روندی که به ویژه از سال ۸۵ برای ستاره دار کردن و اخراج دانشجویان منتقد از دانشگاه‌ها و محروم کردن ایشان از حق تحصیل آغاز شده، آشکارا خلاف قوانین کشور به ویژه قانون اساسی و همچنین معاهده‌های بین‌المللی ای که ایران به آنها پیوسته شامل اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون یونسکو علیه تبعیض در آموزش است. شورا همچنان بر آزادی دانشجویان محروم از تحصیل زندانی تاکید می کند و به ویژه خواستار آزادی دو عضو در بند خود ضیا نبوی و مجید دری پس از ۴ سال حبس و تبعید ناعادلانه می باشد.

مادر این دانشجوی محروم از تحصیل خاطرنشان می کند: "مجید را از تحصیل محروم کردند و اسم دانشجوی ستاره دار روش گذاشتند و حکمش را دانشگاه به خود من داد حالا چه کسی پاسخگوی آینده این جوانان محروم از تحصیل است؟ به ما بگویند آخر به چه گناهی باید از حق تحصیل محروم شوند؟ اینقدر کتک زدند و بلا سرشان آوردند چه کسی حاضر است شجاعانه و بدون ترس از حق آنها دفاع کند؟ اصلا انگار چنین اتفاقاتی نیافتاده و چنین کسانی وجود ندارند. بالاخره به نظر ما نیست که چه کسی رئیس جمهور شود، از قبل انتخاب شده است. بخاطر همین وضع از این بدتر نشود بهتر هم نخواهد شد. چاره ای جز صبر و توکل بخدا برایمان نمانده است."
برچسب‌ها:
عارف در جواب  سوالی در رابطه با رفع حصر موسوی و کروبی در ایلام گفت: انتظار من این بود که آقایان موسوی و کروبی قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آزاد شوند. اما اگر من به عنوان رئیس جمهور انتخاب شوم از تمام تلاش خود برای آزادی آنان استفاده خواهم کرد.به گزارش ایلام فردا،محمد رضا عارف کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری صبح روز پنجشنبه وارد شهر ایلام شد. عارف که پیش از این قرار بود با سفر هوایی به ایلام سفر کند،به دلیل نقص فنی هواپیما مجبور شد با اتوبوس به ایلام بیاید در مسجد جامع ایلام حاضر شده و از نزدیک با مردم شهر ایلام دیدار و گفت و گو کرد.

 بنا بر این گزارش هواداران او شعار"روحانی،عارف ائتلاف ائتلاف"را سر می دادند و حائل بین مردان و زنان در مسجد جامع ایلام برداشته شده بود اما زنان و مردان جداگانه در مسجد مستقر بودند.

قبل از سخنان عارف برخی از اعضای ستاد وی پشت تریبون رفته و به سخنرانی مشغول شدند. در این بین شعار های"ما دوم خردادی اصلاح طلب می خواهیم" و ائتلاف ائتلاف رمز پیروزی ماست"به گوش می رسید. *محمدی رئیس ستاد محمد رضا عارف در شهر ایوان در سخنانی گفت:دولت احمدی نژاد برنج کیسه 8 هزار تومان را از خاتمی تحویل گرفت و کیسه ای 50 هزار تومان دوباره به اصلاح طلبان تحویل می دهد.

اما نکته مهم این سخنرا نی زمانی بود که در بین سخنان عارف جوانی از وی در خصوص رفع حصر موسوی و کروبی پرسید که همراه با سوت و کف حضار همراه شد و عارف در جواب وی گفت:انتظار من این بود که آقایان موسوی و کروبی قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آزاد شوند اما اگر من به عنوان رئیس جمهور انتخاب شوم از تمام تلاش خود برای آزادی آنان استفاده خواهم کرد.به دنبال سخنان محمد رضا عارف در خصوص رفع حصر موسوی و کروبی هواداران وی شعار یاور در حصر من آزاد باید گردد سر دادند. محمد رضا عارف در ادامه سخنان خود به برنامه هایش در حوزه های اقتصاد اشاره و سخنان خود را به پایان برد.
باز طراحی شده و فارسی سازی توسط فرخوان شکست حصر زندانیان عقیدتی و سیاسی | استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است