برچسب‌ها: 0 نظرات
چکیده: فعالین سیاسی داخل کشور نیز عملا در بازیهای انتخاباتی حکومت در حال حل شدن هستند. اصلاح طلبان حکومتی هم چندان بدشان نمی آید که فضا به قبل از سال 88 برگردد و آنها دوباره سهمشان از قدرت را هر چند اندک بدست آورند

راهپیمایی 25 بهمن در شرایطی شکل گرفت که بیش از یک سال از آخرین تجمع نسبتا موفق جنبش سبز می گذشت. این مدت فرصت خوبی بود برای همه کسانی که رهبری موسوی و کروبی را به چالش کشیده بودند و معتقد به انجام حرکتی در فضای سیاسی کشور بودند، تا دست به حرکتی بزنند اما چنین نشد و همچنان نیز چنین نشده است و تجمع 25 بهمن آخرین کنش اعتراضی قابل توجه در فضای سیاسی کشور بود و زنجیره این حرکت های اعتراضی با حصر رهبران سبز به محاق رفت. قطعا منظور نویسنده این نیست که تنها عامل موثر تجمعات و راهپیمایی های قبلی فقط موسوی و کروبی هستند اما هماهنگی بین مردم و رهبران سبز و سرمایه اعتمادی که آنها بدست آورده اند آنها را در جایگاه ویژه ای قرار می دهد آنگونه که علیرغم بعضی احتلاف نظرها  بین رهبران سبز و طیف همراهشان در بدنه جنبش سبز، حداقل هایی وجود دارد که آنها را به هم گره زده است، حداقل هایی که پایش ایستاده اند و امروز آنها را به حصر کشانده است.

تجمع 25 بهمن از یک جهت دیگر نیز حائز اهمیت است. موسوی و کروبی اگر چه بارها اعلام کرده بودند که این نظام جمهوری اسلامی، آن نظامی نبوده است که به مردم وعده داده شده بود و تلاش داشتند که نشان دهند شکل فعلی جمهوری اسلامی با روح قانون اساسی آن در تضاد است، اما با فراخوان تجمع 25 بهمن، آنها عملا از جمهوری اسلامی گذر کردند.  به جای آنکه سالگرد پیروزی جمهوری اسلامی را انتخاب کنند، روز 25 بهمن را برای تجمع انتخاب کردند و در فراخوانشان تلویحا از اسقاط نظام سخن گفتند.

 در این بیانیه آمده بود: « امروز دامنه ی شعار “رای من کجاست؟” مردم ایران، به شعار “الشعب یرید اسقاط النظام” در قاهره و سوئز و اسکندریه رسیده است.» و در ادامه از موضع گیریهای مزورانه مقامات حکومت ایران (که از روز خشم ملت مصر دفاع می کنند اما خشم ملت ایران را نمی بینند) انتقاد می کنند و می گویند « اینان به روز “خشم مردم” مصر اشاره می کنند ولی نمی گویند که روز غضب، نتیجه ناکارآمدی و فساد در بالاترین سطح حکومت و حیف و میل کردن بیت المال و هم چنین بستن دهن ها و شکستن قلم ها و اعدام ها واعدام ها و اعدام ها و بر پا کردن چوبه های دار برای ایجاد خوف در میان مردم است. و نمی گویند اگرحکومت به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام می گذاشت و در انتخابات چند ماه پیش مصر آرای مردم را نمی دزدید، کار به شعار “اسقاط نظام” از سوی شعب عزیز مصر نمی رسید. و شاید هم متوجه نیستند که ادامه ی سیاست غلبه به وسیله ی ایجاد خوف، نهایتا در نقطه ای به ضد خود تبدیل و آنگاه آمدن “روز خشم” و روزهای غضب ملی اجتناب ناپذیر می شود. فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را می شنوند که بسیار دیر شده است.»  و البته سزای این نوع موضعگیریها حصر این دو همراه بزرگ جنبش سبز بوده است که امروز وارد 847 امین روز خود شده است.

بلافاصله بعد از این بیانیه و فراخوان راهپیمایی 25 بهمن محدودیت ها بر موسوی و کروبی افزایش یافت و دسترسی ها به آنها قطع شد و نهایتا حلقه حصر آنها تکمیل شد و ناگهان سکوت همه جا را فراگرفت. در حالی که دختران موسوی و مشاور ارشد وی  از قطع همه راههای ارتباطی با موسوی سخن می گفتند، اولین اقدام همراهان سست عناصر رخ داد و در اقدامی شگفت انگیز بیانیه ای به اسم موسوی صادر کرده و با ادبیاتی که به هیچ عنوان با ادبیات موسوی مطابقت نداشت از مرزبندی های جنبش سبز سخن گفتند. 

محمدجواد اکبرین در این باره می گوید: اعلام حصر مطلق از طرف مشاور ارشد و فرزندان موسوی و ساعتی بعد "صدور بیانیه" به بازی گرفتن شعور و اعتماد مردم و خلاف صداقت است.  گو اینکه صدور جنین بیانیه ای برای فرار از ترکش هایی بود که احتمال داشت به اطرافیان موسوی و کروبی بخورد. همانهایی که بعد از حصر موسوی و کروبی زبان در کام گرفتند و تا امروز نیز سخن نگفته اند. حتی اولین موضوع گیری انتقادی خاتمی نسبت به حصر موسوی و کروبی نیز مدتها بعد از حصر اتفاق افتاد. به این ترتیب نه آنهایی که قرار بود با دستگیری موسوی و کروبی ایران را قیامت کنند واکنشی درخور نشان دادند و نه همراهان سست عناصری که روزی به امید جای گرفتن در کابینه موسوی و کروبی همراه آنها شده بودند نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند. اپوزیسیون خارج از کشور نیز که پراکنده تر از این حرف ها بود که بتوان از آن توقع واکنشی در خور داشت.
حالا بیش از دو سال از حصر موسوی و کروبی و  حبس تعداد زیادی از فعالان جنبش سبز می گذرد.  اپوزیسیون خارج از کشور که یا به دنبال طرح های فضایی و غیرعملی است و یا دچار خوددرگیری است و یا همچنان به رهبران جنبش سبز به دیده تردید نگاه می کند.

 فعالین سیاسی داخل کشور نیز عملا در بازیهای انتخاباتی حکومت در حال حل شدن هستند. اصلاح طلبان حکومتی هم چندان بدشان نمی آید که فضا به قبل از سال 88 برگردد و آنها دوباره سهمشان از قدرت را هر چند اندک بدست آورند. اگر روزی پیش شرط خاتمی واصلاح طلبان حکومتی برای حضور در انتخابات  آزادی زندانیان سیاسی و آزادی مطبوعات و رفع حصر موسوی و کروبی عنوان می شد، امروز کاندیدای اصلاح طلبان حکومتی حتی در مناظرات تلویزیونی جرات نام بردن از موسوی و کروبی را هم ندارد و حتی از اعتراضات 88 به عنوان لکه ننگ و ظلم به نظام یاد می کند.

به این ترتیب هم گروههای سیاسی داخل کشور با ورودی سوال برانگیز به صحنه انتخابات و هم گروههای خارج از کشور با طرح های غیرعملی و بی ثمر، در حال فراموشی رهبران جنبش سبز و زندانیان سیاسی داخل کشور هستند. این در حالی است که اعتبار و سرمایه اجتماعی که موسوی و کروبی در خلال حوادث سالهای اخیر دست آورده اند آنها را در موقعیتی بی نظیر قرارداده است. موقعیتی که ایجاب می کند آزادی و شکست حصر آنها در اولویت گروههای سیاسی داخل و خارج از کشور قرار گیرد. شکست حصر موسوی و کروبی کلید گشایش فضای سیاسی مسدود داخل کشور است. حتی آنهایی که با موسوی و کروبی قرابت فکری ندارند و یا رهبری آنها بر مبارزات سیاسی داخل کشور  را نمی پذیرند، می توانند به شکست حصر موسوی و کروبی به جای هدف به عنوان وسیله ای بنگرند که حکومت ایران را به شدت آسیب پذیر می کند چرا که شکست حصر موسوی و کروبی منشا تحولاتی گسترده در فضای سیاسی ایران خواهد شد. 

از طرف دیگر شکست حصر موسوی و کروبی بدون اینکه هزینه سنگینی بر فعالین داخل کشور داشته باشد می تواند به شدت انسجام بخش باشد. شعارهایی که در تجمعات روزهای اخیر درباره حمایت از موسوی و کروبی داده شده است گواهی بر این مدعاست. شکست حصر موسوی و کروبی هدفی دست یافتنی است و تحقق آن می تواند در بازیابی روحیه جنبش سبز به شدت موثر باشد. این هدفی است که هم نیروهای داخل کشور می توانند بدون آنکه هزینه چشمگیری بپردازند برای تحقق آن فعالیت کنند و هم فعالین خارج از کشور می توانند به جای پروژه های بی حاصل چلبی سازی و جاه طلبی های فردی و گروهی بر آن تمرکز کنند و کمیپن آزادی زندانیان سیاسی و شکست حبس و حصر آنها  را به عنوان پروژه ای سیاسی در اولویت فعالیت های خود قرار دهند.

یادداشت وارده : سینا 
RSS facebook Twitter friendfeed azadegi balatarin

0 نظرات برای “شکست حصر رهبران سبز، هم استراتژی هم تاکتیک”

بیان دیدگاه خود در کادر زیر

از حضور سبز شما سپاسگذاریم

باز طراحی شده و فارسی سازی توسط فرخوان شکست حصر زندانیان عقیدتی و سیاسی | استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است